معنی ورزشی روی آب
حل جدول
کانوپولو
ورزشی روی چمن
هاکی
آب تنی ورزشی
شنا
موجکوچک روی آب
اژنگ
خانه روی آب
آبسرا
خانهای روی آب
سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر در سال 1380
فرهنگ فارسی هوشیار
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
ورزشی. [وَ زِ] (ص نسبی) منسوب به ورزش. مربوط به ورزش.
- باشگاه ورزشی، باشگاهی که در آن به انواع ورزش پردازند. (فرهنگ فارسی معین).
- عملیات ورزشی، انواع اعمال ورزشی. (فرهنگ فارسی معین).
- مجلات ورزشی.
بر روی آب آمدن...
بر روی آب آمدن. [ب َ ی ِ م َ دَ] (مص مرکب) بر روی کار آمدن که کنایه از ظاهر شدن باشد.
بر روی آب آورد...
بر روی آب آوردن. [ب َ ی ِ وَ دَ] (مص مرکب) کنایه از ظاهر و آشکارا ساختن. (غیاث اللغات) (آنندراج).
معادل ابجد
742